.زیر کرسی، پای حرفای مادربزرگ نشسته بودیم
همینطور که چاییاش رو هورت میکشید، از خاطراتش برامون تعریف میکرد. خاطراتی از جنگ و بیماری و هزار جور بالا و پایین دیگه...ه
در آخر به نقطهای خیره شد، لبخندی روی لبش نشست و گفت: اما مادرجون، سختی ها بالاخره تموم میشن...ن
آخرش زمستون میره و روسیاهی به زغال میمونه!ه
هیچکس، هیچ موقعی ندیده که ایران خانوم رخت عزای دائمی تنش باشه! بالاخره روزهای شاد میان، اما یادت باشه که:ه
...بر زمستان صبر باید طالب نوروز را
حالا حکایت امروز ماست! ما همه طالب نوروزیم و صبر میکنیم… صبر میکنیم و امیدمون رو از دست نمیدیم.م
...هنوز هم همگی همراهیم و حتی از قبل هم همدلتر و امیدوارتر
.بین دل نگرانی های امروز، یکی از پررنگترینهاش موضوع اقتصاده
در گروه نرمافزاری سازه یکی از کارهایی که از دست ما برای همراهی برمیاد، آسونتر کردن خرید برای شماست.ت
به مدت بیست روز (از اول تا بیستم اسفند) روی همهٔ محصولات ۵۰٪ تخفیف تقدیم می کنیم تا شما عزیزان بتونین با خیال راحت خرید کنین.ن
در کنار این کار کوچیک، ما در مسیر اصلی در کنار شما صبر می کنیم تا روزهای نو از راه برسن...ن
به امید روزهای عالی برای همه مردم ایران
|